یک استاد دانشگاه گفت: طلاق زائده رشد مدرنیته در ایران است و گویای تکامل زنان است. اما جامعه ایران به طور ناقص با غرب و جامع مدرن و حقوق جدید بشر آشنا شده است.
به گزارش بوتیا: روند افزایشی طلاق در خانوادههای ایرانی همچنان سیر صعودی دارد. دادگاههای خانواده و مراکز قوه قضاییه سرریز از زنان و مردانی است که متقاضی جداییاند و این جدایی زنگ خطری بر فروپاشی ساختار خانواده ایرانی است.
رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص آمار طلاق های ثبت شده در دفاتر طلاق گفت: «در بررسی تعداد طلاقهای ثبت شده مشخص شد که در سال ۹۲ تعداد ۱۵۸ هزار و ۷۵۳ طلاق در دفاتر طلاق به ثبت رسیده که در مقایسه با سال قبل ۴٫۶ درصد افزایش یافته است. در سال ۹۱ نیز تعداد طلاق های ثبت شده نسبت به سال ۱۳۹۰ معادل ۸٫۴ درصد رشد داشته است. با بررسی بیشتر می توان گفت در تمامی ۵ سال اخیر تعداد طلاق های ثبت شده هر سال افزایش یافته که این افزایش در سال ۸۸ معادل ۱۷ درصد، سال ۸۹ بیش از ۱۰ درصد و در سال ۹۰ بیش از ۷ درصد بوده است.»
تویسرکانی خاطرنشان کرد: سال گذشته به ازای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت ۲۰۶ طلاق ثبت شده است که این رقم در سال ۸۸ معادل ۱۶۱ بوده است. بیشترین طلاق مربوط به استانهای البرز و تهران و کمترین مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان و یزد است.»
در تیر ماه سال ۹۳ اعلام شده است که ۷۰ درصد طلاقها زنان متقاضی بودند و ۳ درصد مردان و ۲۶ درصد توافقی بوده است.
اما سهم استان کرمان در سال ۱۳۹۱ تعداد طلاق به درخواست زوجه ۳۲۲۱ مورد و تعداد طلاق توافقی در این سال ۳۷۳۲ مورد بوده است. در سال ۱۳۹۲ تعداد طلاق به درخواست زوجه ۳۶۵۲ مورد و تعداد طلاق توافقی در این سال ۳۶۵۴ مورد ثبت شده است.
“محمد اکبری” – دکتری فلسفه سیاسی با بیان اینکه عواملی مانند اقتصادی ، اعتیاد و … در دهههای گذشته علت افزایش طلاق بوده اند گفت: اکنون این عوامل علت نمی باشند اگر هم علت باشند بخش کوچکی از جامعه علت است. اما بخش یزرگی از جامعه که طلاق اتفاق می افتد علتهای جدیدی دارد که زائده تغییرات اجتماعی جامعه است.
اکبری ادامه داد: اولین عامل، «فرد گروی» است که جدیدا در میان مردم پدید آمده است به این معنا که افراد خواسته های خود را مقدم بر خواسته های اجتماعی می دانند به عبارتی از حالت رنج از زندگی، مردم گریخته و رها شده اند، اما در گذشته فرد رنج می برد تا خانواده سربلند باشند.
وی ادامه داد: امروزه این فرد گروی (خود گروی اخلاقی )، مصلحت فردی بر همه چیز ترجیح داده میشود، و احساس دیگران برای او ارزشی ندارد، فردیت در مقابل اصالت جامعه قرار می گیرد. این عامل نقش بزرگی در پدیده طلاق بازی می کند.
مدرنیته عامل دیگر طلاق است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مدرنیته عامل دیگر طلاق است، تصریح کرد: دومین عامل حرکت جامعه به سمت مدرنیته است و با عامل فردگروی رابطه دارد.
این دکترای فلسفه سیاسی اظهار کرد: مساله برابر خواهی زنان، فرد احساس می کند حقوق برابر با مرد دارد. این ویژگی سبب شده خواسته زنان با زنان سنتی فراتر برود، بسیاری از مردان با این حالت نمی سازند، به عبارتی محدودیتهایی که جامعه سنتی بر زن تحمیل می کرد زنان جدید قبول ندارند و خواهان حقوق مساوی با مردان هستند. اگر مردان این حقوق برابر را برای زنان خود قائل باشند زندگی به سلامت می گذرد. در غیر این صورت دچار بحران طلاق می شوند.
وی ادامه داد: این برابر خواهی هم دست زنان را درازتر می کند و هم آزادی های مرد سنتی را به چالش می کشد که مردان سنتی این امر را قبول ندارند.
فردگروی و مدرنیته زائده رشد مدرنیته در ایران
این عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر کرمان گفت: این دو عامل هر دو زائده رشد مدرنیته در ایران است، گسترش تحصیلات عالیه، تماس با غرب، وسائل ارتباط جمعی و… آگاهی برای نسل جدید پدید آورده اند، برابری حقوق زن و مرد به فرد بخشیده اند در حالی که جامعه هنوز در حال گذار در این امر مدرن و تعارضی بین این امر مدرن و آن مساله سنتی پدید می آید، اولین پیامدهای این تعارض پدیده طلاق و ناپایداری خانواده در بر دارد و تلفات سنگینی داشته باشیم.
در آینده پدیده طلاق کم نمیشود اما حالت ثابت پیدا میکند
این استاد دانشگاه معتقد است: در آینده پدیده طلاق کم نمی شود اما حالت ثابت پیدا می کند. وقنی آرمانهای جدید اجتماعی جایگزین سنتی میشود انتظارات از خانواده تغییر پیدا خواهد کرد. اکنون انتظارات متناسب با خانواده و جامعه نیست و در گذشته سیر می کند اما عملا طبقات زیادی از مردم به حوزه مدرن کشیده شده اند و توقع زن و مرد از یکدیگر عوض شده که ثمره این تغارض پدیده طلاق است.
جامعه ایران به طور ناقص با غرب ، جامع مدرن و حقوق جدید بشر ٱشنا شده است
این دکتری جامعه شناسی با بیان اینکه جوامع از یکدیگر تاثیر می گیرند گفت: ارتباط وسیع جوامع با یکدیگر تاثیراتی بر روی دیگری دارند و نباید تصور کنیم یک توطئه در کار است، آسیب ها وقتی پدید می آیند که جامعه در معرض این تغییرات، هنوز با سنتهای جدید آشنا نشده باشد.
وی افزود: جامعه ایران به طور ناقص با غرب و جامع مدرن و حقوق جدید بشر آشنا شده است، اگر به درستی آشنا می شدیم این آشفتگی در جامعه نبود و می توانستیم با سنتهای خود انطباق داد. در سنت های ایران همه قرائت ها زن ستیزانه نیست. از درون سنتها می توان تجدد بیرون آورد در این صورت آسیبها کمتر می شود.
اکبری با بیان اینکه تغییرات اجتماعی امری طبیعی است،ادامه داد: اگر این تغییرات اجتماعی پیش بینی نشده باشند بحران ساز خواهند بود. طلاق اگر چه یک بحران اجتماعی است ولی علل منفی به طور کلی ندارد، این احساس خود بسندگی و کمال و زیر فشار ناصحیح مردان نمی روند این حکایت از یک تکامل در زنان بوده اگرچه پیامد بدی بوده ولی فی نقس عامل تکامل بوده است. در نهایت باید تغییرات اجتماعی را بشناسیم و آنها را در جهت صحیح هدایت کنیم نه اینکه به جنگ آنها برویم.
انتهای پیام .